روزنوشت
هفته ی آینده کارآموزیم تموم میشه.
فکر کنم دوباره یه مدت تو چالش ساعت کاری زیاد قرار بگیرم و بعد دوباره عادت کنم.....
دوباره انگیزه م واسه زبان خوندن بالا رفته، و امید بیشتری برای یادگیری دارم.
یعنی با خودم فکر میکنم کسی که از پس دو تا کنکور سراسری براومده و دوره روزانه درس خونده، مگه میشه نتونه از پس چند تا دونه لغت و گرامر و حالا نهایتا صحبت کردن بربیاد....
خیلی تو این فکرم که با این مهارت های جدیدم بخوام رو یه موضوع کار کنم مقاله بدم. اما نیمه ی تنبل وجودم، تندتند این قسمتا رو پاک میکنه و اجازه نمیده دنبالش باشم.
دیروز از خودم راضی بودم؛ چون تو ماشین برگشتنی از کار به جای اهنگ لیسنینگ گوش دادم؛ اگه بتونم اینستاگرام رو هم کم کنم و به جاش کارای مفیدتری کنم از خودم راضی ترم.
این مو به مو نوشتن کارام حس بهتری بهم میده؛ هرچند که خیلی تکراری باشن....