تا حد I am blackboard
حالا من ناراحت نیستم اینقدر سوال میپرسه،
ولی خداییش خیلی چیزا جوابش با سرچ به دست میاد :|
درسته سوال پرسیدن خوبه اما دیگه وقتی جذابه که سوال چالشی باشه آدم با خودش بگه واوو این جوابش واقعا چی میشه
ولی اینکه معنی لغت یا اصطلاح باشه آخه؟
یعنی امروز دامن ها دریدم و سر به بیابان ها گذاشتم :))
از جنبه ی مثبتش بخوایم به قضیه نگاه کنیم میشه اینکه خودمم میرم یه سرچی میکنم و اطلاعاتم تر و تازه باقی میمونه :)))
من خودم اگه قضیه فورس ماژوری نباشه، سوالامو یه جا یادداشت می کنم، بعد اول در موردش سرچ میکنم. بعد اگه جواب رو پیدا کرده که عالیه. اگه نشد، میذارم به حال خودش بمونه (از شیوه ی کم محلی استفاده می کنم تا خودش برگرده منت کشی کنه:)) )، تا مثلا دو هفته بعد، یک ماه بعد.
مسلما تو این مدتی که بی محلی! کردم بهش، قضیه چون تو ناخودآگاهم مونده، هی به صورت غیر ارادی سیستم مغزم میخواد رفعش کنه و تو جاهای مختلف براش کنجکاوه. نتیجه این میشه که به احتمال زیاد وقتی بعد از مدتی به قضیه برگشتم (یا اون به من برگشت:)) ) دیگه حل شده ست قضیه مون و می تونیم روبوسی و آشتی کنیم :دی حالا این بار اگه باز ببینم حل نشده، میرم می پرسم از کسی، که چیکار کنم رابطه مون برگرده :)))
شما چیکار میکنین سوال پیش میاد براتون؟