من اندوه جهانم
يكشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۰۱:۴۷ ق.ظ
امروز یکی از سخت ترین روزهای زندگیم بود.
این حجم از ناراحتی و غصه و اشک های گاه و بی گاهم از کنترلم خارجه.
آه......کاش زنده بودین خواهران و برادرانم.
دریغ و افسوس.
هیچ وقت فکر نمیکردم از کشور و ملیتم اینقدر خجالت بکشم.
گناه ما چی بوده که نباید رنگ آرامش رو ببینیم.
۹۸/۱۰/۲۲
من از چهارشنبه این حس و حال رو دارم.احساس میکنم غم عالم رو دلمه.اتفاق های تلخ و دردناک تو این چند سال کم نیافتاده.پلاسکو،زلزله،سانچی،سیل و سقوط هواپیمای داخلی،آتش گرفتن اتوبوس مسافربری و ...
با هر کدومشون اشک ها ریختم.ولی این یکی...بیشتر از هر سانحه ای غمگینم کرد و اشکمو درآورد.چقدر دلم سوخت.
فکرشو بکن اگه یه پرواز داخلی بود صد سال نمیومدن بگن کار ما بوده،چون هواپیمای اکراینی بود و تحت فشار قرار گرفتن اومدن اعتراف کردن.