از دندان تا دندان پزشک
+ در یک اقدام انتحاری، توی تقریبا یک هفته، ۴ تا دندون پر کردم و جرم گیری هم کردم. امروز روز اخر بود. خوشحالم به دندونام سر و سامون دادم و عوض خرج کردن برای چیزای متفرقه برای سلامتیم خرج کردم.
+ خانم دکتری که پیشش رفتم خانم "نیکی" بود. اروم، مودب و با وقار. تو این جلسات خیلی با هم صحبت کردیم و هر بار حس مثبتم نسبت به خودم بیشتر شد. به این نتیجه رسیدم که وقتی از طرف اعضای پذیرفته شده ی جامعه ادم حسابی محسوب میشم و با دقت به حرفام گوش میدن و نظرم رو جویا میشن؛ همین باید برام کافی باشه. دیگه مابقی چه اهمیتی دارن؟
+ هنوزم ویزام نرسیده اما دانشگاه به نوعی باهام راه اومده تا وقتی دیرتر برسم. همه ی اینا رو مدیون ساپورت پروفسور ب هستم. تو لیست ادمایی که هر بار خدا رو بابت بودنشون شکر می کنم، پروفسور ب هم اضافه شده. کسی که تا حالا از نزدیک ندیدمش، اما مثل یه فرشته اومده تا زندگیمو نجات بده.
+ خدایا کاری کن ویزامون بزودی بیاد.
دم پروفسر ب گرم ..امیدوارم زودی زود برید
من دندون پزشکی رفتن دوست دارم ..کلا با مراقبت های بهداشتی و پوستی حال می کنم