هممون دوس نداریم

اما چاره چیه؟

من حس میکردم ازونایی که آکادمیا رو دوس دارن

تا اینجا که خوب اومدی. یه هل ریزم بدی تمومه دیگه

من یه مدت واسه یه آزمونی خوندم و خراب کردم. با وجود اینکه میدونستم با دوره و حل سوال قبول میشم ولی دیگه گذاشتم کنار و رفتم دنبال تنبلی و تفریح. بعد از یه مدت دققیقاً دچار همینی که مشا میگین شدم. «زجر می‌کشیدم بابت اینکه هیچ کاری نمی‌کردم» بعد وگیر شدم گفتم چرا خودمو عذاب بدم، اصن نمیخونم و انتخاب عامدانه میکنم که ولش کنم. ولی خیلی بدتر شد. خیلی حالم گرفته شد و افسرده‌تر و خسته‌تر شدم! الان دوباره برگشتم به زندگی سخت قبلی! هیچیو نمیشه نصفه نیمه گذاشت، هر چقدر هم سخت باشه. ایشالا زودتر تمومش میکنین و راحت میشین

سلام آی‌دا عزیزم.امیدوارم حالت خوب باشه.

من از چیزایی که مینویسی حس میکنم الان فقط خیلی خیلی خسته‌ای و به شدت نیاز به یه استراحت درست و حسابی(ولو کوتاه) داری و اصلا مشکل بی‌علاقگی نیست.تفریح و استراحت تو زندگیت خیلی کمه.حتی زمانهایی هم که قراره برای تفریح و استراحت باشه درگیر کار و درسی..خیلی خسته‌ای.خودت رو دریاب.

زندگی همینه دیگه از لحظه لحظه هاش لذت ببر