مستقر در ماه

مستقر در ماه

من ایمان دارم که هیچ تلاشی بی نتیجه نمی مونه :)

یک راند دیگر مبارزه کن وقتی پاهایت چنان خسته اند که به زور راه می روی… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی بازوهایت آنقدر خسته اند که توان گارد گرفتن نداری… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی که خون از دماغت جاریست و چنان خسته ای که آرزو میکنی حریف مشتی به چانه ات بزند و کار تمام شود… یک راند دیگر مبارزه کن و به یاد داشته باش شخصی که تنها یک راند دیگر مبارزه می کند هرگز شکست نخواهد خورد.
محمدعلی کلی

بایگانی

خاک رو میتکونم و دوباره از نو

جمعه, ۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۵:۴۳ ب.ظ

دیگه فکر میکنم هرچی خوش بوده گذشته و هرچی شادی بوده انجام شده و هر چی خرید بوده کردم و هرچی سوسول بازی بوده انجام دادم و هرچقدرم نیاز بوده عکسای جشن دیشبو نگاه کردم و هرچقدرم نیاز بوده برای جشن خودم و آقای محترم خیال پردازی کردم

و از هرچه بگذریم، سخن کار و درس و مطالعه خوش تر است!!!

امروز اولین روز تابستونه و دیگه جدا باید تنبلی رو کنار بذارم.

راستش لپ تاپ باز کردم که کارامو انجام بدم و در واقع یه سری سرچا بازم انجام بدم در مورد زبان :| ( آن خسته نشونده از سرچ منم من) اما گفتم بیام بنویسم که دیشب خیلی خوب بود و خیلی خوش گذشت.

بعد همزمان دارم فکر میکنم که چقدر روحیه ی تطبیق پذیر بالایی دارم!

هرچند به ظاهرم نمیاد اما خودم فکر میکنم که خیلی خوب همه چیزو منیج میکنم!

من تا الانی که اینجام اتفاقات عجیب غریب و نادر زیادی برام افتاده

پدرمو از دست دادم، مریض شدم، به فاصله ی هفت سال مجددا مریض شدم، از لیسانس گرفتن نا امید شدم، مشروط شدم، مجددا به فاصله ی سه سال مریض شدم، از ارشد قبول شدن نا امید شدم،تا مرز افسردگی رفتم، تنها شدم، تنها شدم، هی ضعیف شدم و دکتر رفتنام مجددا تکرار شد و هزار تا اتفاق ریز و درشت دیگه

اما نهایتا خودم بودم که دوباره سرپا شدم، رو پام وایستادم و از نو شروع کردم

برادرم چند وقت پیش میگفت هزار بهانه داشتی تا بتونی دراز بکشی استراحت کنی، اون روز که تو خیابون افتاده بودی و نمیتونستی از جات پاشی رو یادته؟ اومدم بلندت کردم آوردمت خونه....اما همینطوری ادامه دادی و الان اینجایی...

خیلی با خودم فکر میکنم که تو موقعیت های خیلی سخت تر هم همین آدمم! دختر ِ مامانم هستم، دوباره پا میشم و خودمو سفت می کنم و ادامه میدم!

این روزها طوریه که حس خوشحالی و خوشبختیش خیلی می ارزه به سال های گذشته ی عمرم

اما با اطمینان اوقدر قوی هستم که اگه روزی این خوشبختی ها نباشه یا از بین بره، دوباره بجنگم و به چیزی که میخوام برسم...

اینا رو خواستم بنویسم و به خودم یادآوری کنم که آدم قوی ای هستم. به هرچی که خواستم تا الان رسیدم، منبعد هم می رسم :)



+جودی ابوت میگفت که اگه امروز بشنوم شوهرم و هفت تا بچه م تو زلزله از دست رفتن، فرداش با روحیه ای شاد دنبال یه شوهر تازه میگردم :)) آیدا هستم، نسخه ی دوم جودی ابوت :دی


نظرات  (۳)

ایدا 
الهی همیشه شاد باشی :))

پاسخ:
مرسی آبان ^_^
برای تو هم روزهای خوبی رو از خدا می خوام ^_^
واو جودی ابوت چه چیزی گفت😄

روح پدرتون شاد 
اللهم صل علی محمد و آل محمد 
انشالله دیگه هیچ وقت مریضی سراغ شما نیاد :)و سلامت باشی 
موفق باشین ؛)

پاسخ:
مرسی عزیزم، شما هم موفق باشین :)
نگفتی عروسی کی بود!

پاسخ:
عروسی داداشِ آقای محترم
به عبارتی برادرشوهر اینده
که با خانواده رفتیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">