مستقر در ماه

مستقر در ماه

من ایمان دارم که هیچ تلاشی بی نتیجه نمی مونه :)

یک راند دیگر مبارزه کن وقتی پاهایت چنان خسته اند که به زور راه می روی… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی بازوهایت آنقدر خسته اند که توان گارد گرفتن نداری… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی که خون از دماغت جاریست و چنان خسته ای که آرزو میکنی حریف مشتی به چانه ات بزند و کار تمام شود… یک راند دیگر مبارزه کن و به یاد داشته باش شخصی که تنها یک راند دیگر مبارزه می کند هرگز شکست نخواهد خورد.
محمدعلی کلی

بایگانی

فایند د میستیک

دوشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۷، ۰۷:۱۶ ب.ظ

سکانس اول:

از شرکت سابق تماس میگرفتن برای مشاوره و راهنمایی. من میگفتم تا از سمت مدیر اصلی با من تماس گرفته نشه، هیچ پاسخی نمیدم، حتی یه سوال ساده رو. چه برسه به تخصصی. بعد از اینکه این زنگ ها چندین بار تکرار شد، تصمیم گرفتم خودم زنگ بزنم به آدم اصلی شرکت(که از قضا خودشو دوست منم میدونه و مسرانه پیگیر پیج اینستاگراممه و چند وقت پیش عروسیشم بود و با اینکه اون شب عروسی فامیلمونم بود، خودمو رسوندم و رفتم) و قضیه رو بپرسم، که چرا اینقدر از شرکت با من تماس میگیرن؟ تماس گرفتم جواب نداد. بعد اس ام اس زد که خودم بهت زنگ میزنم عزیزم. سه ماه از قضیه میگذره و زنگی ازش رو گوشیم نیفتاده. که حداقل به احترام نون و نمک بپرسه چیکار داشتم.


سکانس دوم:

همکلاسی لیسانس برام دایرکت میفرسته. از یه دستکشش. تشکر میکنه ازم که اون سال اون دستکش رو بهش هدیه دادم. میگه هنوز به یادمه و با اینکه یه لنگه ی دستکش گم شده، هنوز اون یکی رو نگه داشته. من طبعا ذوق میکنم، حال و احوالش رو میپرسم که چه خبر چیکار میکنه؟ ازدواج نکرده؟ چرا هیچ پست و استوری نمیذاره که منم خبری ازش داشته باشم؟

دو ماه از قضیه میگذره. هیچ جوابی بهم نداده، در حالی که مدام استوری هامم تماشا می کنه!


سکانس سوم:

به یه پیجی دایرکت میدم که دوست داری تبادل لینک کنیم عزیزم؟ پیجی که اخیرا خیلی برام کامنت میذاره و رو استوری هام ریپلای میکنه. سین کرده جواب نداده :|||| حداقل میتونست بگه نه! دوست ندارم!


سکانس چهارم:

یه پیج گیلانی بود. ازین پیجایی که اخبار هر استان رو میذارن. خبر فوت یکی رو استوری کرده بود. یکی از چهره های طنز گیلان. 

من کلا عادت ندارم ریپلای کنم به استوری کسی. اینو بس که ناراحت شدم نوشتم عه چه بد چطور فوت کردن؟ 

برگشته جواب داده: حالا یه طور فوت کرده دیگه بقیه چطور فوت میکنن :|||


اگ بخوام میتونم براتون تا شماره ی هزار این سکانس ها رو ادامه بدم. بدم میاد از اینکه خودم رو حق به جانب و آدم خوبه ی قضیه بدونم و همش فکر کنم داره بهم جفا میشه. اما گاهی تو فکر فرو میرم که چرا اینطوره؟ چطور بقیه به خودشون اجازه میدن خیلی راحت جواب ندن، بی توجه باشن، براشون مهم نباشه، بی ادبی کنن، خشن برخورد کنن و ... و حتی در برخی موارد مثل سکانس یک و دو همینطوری شدیدا پیگیر زندگیت هم باشن :|||

یا من زیادی زندگی رو سخت میگیرم و به جزئیات دقت می کنم، یا بقیه واقعا بی مبالات هستن.

حالا باز از آدمای مجازی آدم راحت تر میگذره و به این نتیجه میرسه که هنوز فرهنگ زندگی در فضای مجازی رو یاد نگرفتن.. اما آدمای واقعی...


۹۷/۱۱/۲۹

نظرات  (۵)

در مورد سکانس دوم 
ببین یه وقت فقط ادمی داره در مورد یه حس مشترک مثل یه دستکش و به یاد کسی بودن صحبت می کنه ولی سوالاتی مثل ازدواج کردی ..چی کار می کنی ..به شخصه خودم از کسی نمی پرسم .یه جور وارد شدن به حریم خصوصی است ....
 ولی مطمنا دیگه پیج اون فرد را هم دنبال نمی کنم ...
پاسخ:
آخه خب به نظرم میتونست یه حالتی مودبانه جواب بده خلاصه. اینکه هیچی جواب ندی یه جوریه. خیلی زشته به نظرم.
من هم مستقیم نپرسیدم ازدواج کردی یا نه
یه پاراگراف اظهار محبت کردم و از زندگیشم پرسیدم.
نمیدونم شاید کار من اشتباه بوده
موضوع اینکه ما اینقدر تحت تاثیر فضای مجازی قرار گرفتیم که روابط زندگی اصلی مون رفته زیر سوال و رنگ باخته 

عمق فاجعه جایی که در این فضای مجازی  هم رفتارمون کاملا کلیشه ای شده .

علت جواب ندادن ریپلای های شما به نظر من اینکه دایرکت دوستتون به شدت شلوغه . شلوغ از نظر اینکه کلای ریپلای جواب نداده توی دایرکتش هست 
جدیدا مد شده که با دایرکت شلوغ کلاس میذارن، جالبی اینکه اقایون هم به این مسله دچار شدند . 
یکی از دوستای من ی پیج دیگه داشت من ریکوئست دادم به دیدم اکسپت نکرده بهش گفتم چرا این کار نکرده اومد واسه ما لیست بلندبالای ریکوئست ها رو نشون میده 

اصلا ی وضعی 
همه با هم به قهقرا 
پاسخ:
آره.
واقعا همه چی به هم ریخته شده.
همین که خیلی ها یواشکی آدمو چک میکنن هم لج منو در میاره. به نظرم یه جور جاسوسی محسوب میشه.
گاهی دعا میکنم به دوران قبل برمیگشتیم!
به نظرم تنها راهش اینه که بریزیمشون تو دریا :(
پاسخ:
فکر نکنم تموم شن :))
من بابت هر کدوم از این اتفاقا به حدی غصه میخورم که فکر کنم به زودی چیزی ازم نمونه :||
گاهی پیش میاد آدم پیام رو چک می‌کنه یه اتفاقی پیش میاد نمی‌تونه جواب بده، بعد یادش میره

پاسخ:
خب همینو میگم.
آدم نباید یادش بره.
مثل اینه که تو دنیای واقعی کسی بهت بگه سلام، جوابشو ندی بعد بگی عه یادم رفت. نمیشه.
سلامممم.چه طوریی؟؟؟؟؟
میدونی منم همیشه مثه تو بودم.یعنی محال بود اینطوری رفتار کنم وقتی یکی چیزی بگه دیر جوابشو بدم تو اینستا یا تلگرامو غیره.اما مدتیه که تو حال خوشی به سر نمیبرم و حوصله ندارم.اینه که ممکنه جواب بعضیارو دیر بدم حتی اونایی که باهاشون رودروایسی دارم.به خدا قبل از این حتی فکرشم نمیکردم اینجوری شم و اصلا همچین ادماییو درک نمیکردم.اما انقدر حسو حالش نیست که اینجوری شدم.
بعدش که حالم خوب میشه میگم عه چه زشت بودا ولی اون لحظه واقعا توانایی جواب دادن ندارم...یکم سخته توضیح بدم چه جوریه
نمیگم کارشون درسته.کسایی که همیشهههه اینطورین میشه گفت واقعا بی ادبن.چون مجازیو حقیقی نداره.مثه همین سلام کردن که خودتم گفتی مگه کسی تو دنیای واقعی سلام کنه میشه ادم جوابشو نده بگه عه یادم رفت؟نه.یا اونایی که وسط چت یهو میرن.
در کل بعد از اینکه خودمم اینجوری شدم باعث شده خیلی از دست همچین ادمایی حرص نخورم.چون قبلا خیلی حرص میخوردم.در کل میخواستم بهت بگم خیلی تو فکرشون نرو.واقعا معلوم نیست تو چه وضعیتین اما هیچکس بی دلیل پیامشو بی جواب نمیذاره.خیلییییی کمن اونایی که بگیم واسه کلاس گذاشتنو اینکه الکی بگن ما سرمون شلوغه جواب نمیدن.اکثرا حوصله ندارن.یا فکر هزارتا چیزو میکنن.مثلا الان میخواد اینو ازم بپرسه بعد من جواب درستی ندارم و غیره...
پاسخ:
سلام عزیزم
آره میدونم منظورت چیه...
نه که خودم همیشه سعی کردم تو بدترین حالات روحی هم به بقیه جواب درستی بدم...واسه همینم هست که انتظار دارم...
میدونی، من فکر میکنم کار من اشتباهه که تو هر شرایطی پاسخگو هستم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">