مستقر در ماه

مستقر در ماه

من ایمان دارم که هیچ تلاشی بی نتیجه نمی مونه :)

یک راند دیگر مبارزه کن وقتی پاهایت چنان خسته اند که به زور راه می روی… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی بازوهایت آنقدر خسته اند که توان گارد گرفتن نداری… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی که خون از دماغت جاریست و چنان خسته ای که آرزو میکنی حریف مشتی به چانه ات بزند و کار تمام شود… یک راند دیگر مبارزه کن و به یاد داشته باش شخصی که تنها یک راند دیگر مبارزه می کند هرگز شکست نخواهد خورد.
محمدعلی کلی

بایگانی

رمضان نگاری

چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۴۴ ق.ظ

مامان از کار کشاورزی خیلی خسته بود. گفت میخواد بدون سحری روزه بگیره.

من عزمم رو جزم کردم فردا روزه بگیرم. اما دلم برنج و غذای سنگین نمیخواست. بنابراین دو تا لقمه نون پنیر درست کردم و خوردم. بعدشم یه چایی با مربای معرکه ای که اخیرا پختم. قرصمم خوردم و تمام.

این روزا به حدی قرص خوردم که حس میکنم شبیه قرص شدم.

هرچند امروز حالم بهتر بود.

چند روزی خونه ی خواهرم بودم بلکه باعث شه کمتر پای لپ تاپ بشینم.

دیروز افطار هم با اقای محترم رفتیم بیرون.

یه نکات غیرضروری رو رعایت میکنه که میترسم بعدا تو زندگی بهش غر بزنم.

مثلا تا اذان تموم نشه غذا نمیخوره

تازه بعدشم اول نماز میخونه بعد میاد واسه افطار(البته گفت اگه جایی مهمون باشه و یا مهمون داشته باشه این کارو نمیکنه). اینا رو تا حالا نگفته بود. دیروز فهمیدم.

نکات منفی ای نیستن اما به نظرم زیاده روی ان. حالا نمی دونم نظر خود خدا چیه.

+از اینکه دیروز اینقدر مراقب بود چیزیم نشه احساس عذاب وجدان می کنم. امیدوارم دیگه هیچ وقت گردنم به این شدت و به این مدت طولانی اذیتم نکنه. فکر کنم دو هفته ای شده :(

+جلد دوم امیلی رو گرفتم.

نظرات  (۴)

۰۸ خرداد ۹۸ ، ۰۴:۳۶ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
غر زدن نداره که! سلیقه‌ش اینجوریه:-)
بابای منم میگه همه چی سر سفره باشه، اذان که شد هممون زود افطار کنیم:-)
پاسخ:
اخه دوست دارم با هم افطار بخوریم بعدها!
۰۸ خرداد ۹۸ ، ۰۴:۴۶ آسِمــــــــان .
مامان منم اینطوریه
من و بابا میخوریم و تموم میکنیم میریم مامانم تازه میاد سر افطار
دیگه حرفیم بهش نمیزنیم چون کار خودشو میکنه:| ولی اعصابم خورد میشه
پاسخ:
فک کنم منم باید تحمل کنم :|
۰۸ خرداد ۹۸ ، ۱۷:۲۴ مصطفا موسوی
حالا نمیدونم نظر خود خدا چی باشه:))
پاسخ:
راست میگم دیگه :))
از نظر منم زیاده رویه، ولی خدایی تو این دوره زمونه داشتن همچین مردی با این درجه از اعتقاد خیلی خوبه:) خدا برای هم نگه داره شما رو
پاسخ:
خیلی ممنون ^_^
بله واسه من آیتم نماز و روزه و دین داری خیلی مهم بود ^_^

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">