مستقر در ماه

مستقر در ماه

من ایمان دارم که هیچ تلاشی بی نتیجه نمی مونه :)

یک راند دیگر مبارزه کن وقتی پاهایت چنان خسته اند که به زور راه می روی… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی بازوهایت آنقدر خسته اند که توان گارد گرفتن نداری… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی که خون از دماغت جاریست و چنان خسته ای که آرزو میکنی حریف مشتی به چانه ات بزند و کار تمام شود… یک راند دیگر مبارزه کن و به یاد داشته باش شخصی که تنها یک راند دیگر مبارزه می کند هرگز شکست نخواهد خورد.
محمدعلی کلی

بایگانی

تو همین اتاق!

پنجشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۸، ۰۴:۰۷ ق.ظ

مامان عصر رفته مراسم ختم و شب برگشته میگه فلانی رو دیدم(همسایه ی سابق)

که تبریک گفته که مبارکه آیدا ازدواج کرده :| مامانم تعجب کردم که کِی ازدواج کرده من خبر ندارم :||

مامان پرسیده حالا به شما کی گفته؟

طرف گفته فلانی(که میشه دوست نزدیک تر مامانم و عجیبه که خودش چرا از مامان نپرسیده)

 

حالا ما نمی دونیم قضیه چیه و کی این حرف رو دهن به دهن کرده و کلا چه نفعی برای چه کسی داره که من شوهر کردم یا نه؛

اما واقعا دارم به این نتیجه میرسم که تا همیشه ی دنیا جهان سومی باقی می مونیم چون صحبت کردن در مورد زندگی شخصی دیگران و حتی بدتر از اون شایعه پراکنی در مقیاس شهرستانی! برامون جذاب و لذتبخشه.

 

+خیلی برام آزاردهنده ست که حس میکنم خیلی ها منتظرن ببینن من دارم چیکار میکنم. اصلا حس خوبی نیست.

+وبلاگ امن نیست. چه وحشتناک.

+احتمالا با کتابا ازدواج کردم! چه حرف مسخره ای برای کسی که ماهی به زور یک بار از خونه میره بیرون و صبح تا شب تو اتاقش خودشو حبس کرده.

۹۸/۰۹/۰۷

نظرات  (۸)

احتمالا یکی از وبلاگت خونده که نوشتی (آقای محترم)....اونم دهن به دهن گشته

....باید به رمز نویسی رو بیاری یواش یواش

پاسخ:
خیلی بدم میاد از رمز نویسی. اما ظاهرا مجبورم
۰۷ آذر ۹۸ ، ۰۸:۲۷ مصطفا موسوی

مگه ازدواج نکردی؟ :))

پاسخ:
:/
۰۷ آذر ۹۸ ، ۰۸:۴۹ مسعود حقدادی

این دخالت کاملا یک امر طبیعی هست 

به خصوص در مورد قصه ازدواج و به طور ویژه ای برای دخترها 

باز پسرها کمی از این جریان دور هستند 

در مورد من هم حرف زیاد زده میشه که من یاد گرفتم توجهی نکنم 

نمیشه مثل خیلی از رفتارهای اشتباه دیگه این مورد دخالت کردن رو حل کرد 

پاسخ:
درسته... همون قضیه ی جهان سومی بودنمون هست

ببخشید اون قسمت که نوشتید "شایع پراکنی در مقیاس شهرستانی" دقیقا یعنی چی؟

پاسخ:
یعنی تو کل شهر پخش بشه

شاید کسی تو رو با آقای محترم دیده و خواستن اینطوری حالتو بگیرن. اینقدر ملت مشنگن

پاسخ:
شانس نداریم که. بعیدم نیست

شاید با آقای محترم دیدنت بعد گفتن خب اینکه اهل دوستی نیست لابد ازدواج کرده بعد خواستن تبریک بگن مثلا :)) مثبت فکر کن :دی

پاسخ:
اره احتمال زیاد همین بوده
حالا ما ماهی یک بار همو میبینیم؛ همونم رویت شدیم🤣

منم فکر میکردم ازدواج کردی ناموسا :))

پاسخ:
فک کنم منبع شایع پراکنی رو پیدا کردم :| :))

مبارکه ، تبریک می گم :)))))

پاسخ:
خیلی ممنون :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">