مستقر در ماه

مستقر در ماه

من ایمان دارم که هیچ تلاشی بی نتیجه نمی مونه :)

یک راند دیگر مبارزه کن وقتی پاهایت چنان خسته اند که به زور راه می روی… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی بازوهایت آنقدر خسته اند که توان گارد گرفتن نداری… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی که خون از دماغت جاریست و چنان خسته ای که آرزو میکنی حریف مشتی به چانه ات بزند و کار تمام شود… یک راند دیگر مبارزه کن و به یاد داشته باش شخصی که تنها یک راند دیگر مبارزه می کند هرگز شکست نخواهد خورد.
محمدعلی کلی

بایگانی

....

سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۹، ۱۱:۴۲ ب.ظ

من که هیچ وقت مفهوم پدر رو درک نکردم.

اما برای خودم متاسفم که ارتباط خوبی هم با مادرم نتونستم برقرار کنم.

این روزها ترجیح میدم که بیشتر خونه ی خواهرم و دور باشم.

حتی دوست ندارم زنگ بزنم.

اگه بخاطر وسیله هام نبود دلم نمیخواست برگردم.

اتفاق خاصی افتاده؟ نه. بحثی شده؟ نه. چیزی هم نشده؟ نه.

چرا اینقدر خشمگین و عصبانی ام؟

خشمگین و عصبانی نیستم اما دارم اعتراف می کنم که در سن 29 سالگی نتونستم با مادرم به صلح برسم.

از حرف های تکراری، نگرانی های بیخودی، نصیحت های هر روزه، خشم های بی دلیل، توجیه های غیرمنطقی ش، زیادی بزرگ کردن مسائل، دادن احساس گناه به من، برداشت های اشتباه، قضاوت های نادرست نسبت به مسائل و خیلی چیزای دیگه خسته ام و تو این وضعیت عصبی خودم، طاقت و تحمل مدارا ندارم.

من یه پست فطرتم که دارم اینا رو می نویسم می دونم.

ترجیح میدم حالا که هستم قدرم دونسته بشه تا وقتی فاصله م 20 ساعت هوایی باشه برام گریه کنه.

 

می دونم احتمالا روزی خودم رو بابت این چیزایی که نوشتم نمی بخشم. اما وحشتم بیشتر از اینه که اینا رو دارم در کمال خونسردی می نویسم نه با گریه یا از روی ناراحتی.

 

همین.

 

چرا اینقدر عوضی شدم؟ نمی دونم خدا عالمه.

۹۹/۰۷/۲۲
آی دا

نظرات  (۲)

تو عوضی نشدی. این مسئله ایه که خیلی از بچه ها با پدر مادراشون دارن. نمونش خود من. و فکر میکنم از روشهای نادرست پدر مادرامون سررشته میگیره. یعنی حتما ریشه در کودکی و رفتارهایی که باهامون شده داره. خودتو سرزنش نکن. هر چند که به ما اینطور القا شده که باید همیشه مطیعشون باشیم، ولی خیلی چیزا رو باید عمیق بشیم تا بتونیم دلیل احساس و رفتارهامون رو شاید پیدا کنیم

پاسخ:
اره می دونم
ماها هم که اختلاف سنیمون زیاده بیشتر به مشکل میخوریم
ادم کمی شون رو هم نمیتونه ببینه فقط باید مدارا کرد
۲۳ مهر ۹۹ ، ۱۸:۰۷ لیانا وزیری

ببین این چیزایی که میگی اصلا به خاطر عوضی بودن و پست فطرتی و این چیزا نیست.

خیلی از مادرها مخصوصا مادرهای نسل گذشته اینجوری هستن.دلشون میخواد مظلوم نمایی و قربانی گری وگرو کشی عاطفی کنن.خودشونو وقف بچه هاشون میکنن و فراموش میکنن که باید به خودشون هم اهمیت بدن و وقت بذارن برای خودشون،فکر میکنن مادر بودن یعنی همیشه و همیشه نگران بچه ات بودن و خودت رو فراموش کردن.در عوض این رو حق مسلم خودشون میدونن که با نصیحت ها و حرف های تکراری و نگرانی های بی مورد و غیرمنطقیشون تو رو دیوونه و روانی کنن.

دقیقا اون پاراگرافی که در مورد رفتارهای مادرت گفتی،مو به مو نسبت به مادر من هم صدق میکرد.الان خیلی بهتر شده.

باورت نمیشه مامانم چه جوری دوران عقدمو کوفت و زهرمارم کرد با همین نگرانی ها و استرس های غیرمنطقی و بی جایی که داشت.ولی بعدش دیگه خیلی خوب شد.در واقع هر چی زمان میگذشت بهتر میشد و الان خیلی خوب شده.مطمئن باش این چیزا و رفتارهایی  هم که آزارت میده یه مدت دیگه از بین میره و یه نفس راحت میکشی.

 

پاسخ:
دقیقا کامنتت رو چند بار خوندم
الحمدالله که مشکلات من مشکل خیلی هاست
فقط باید صبر و ارامشم رو بیشتر کنم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">