۱۴ روز زندگی
روزای شلوغ پلوغیه.
من خودمو درگیر خریدای بیخود میکنم. مثلا هفته ی پیش پژمانو دنبال یه شومیز بس که تو بوتیکا چرخونده بودم تهش خنده های عصبی می کرد :|
تهشم هیچی نخریدم چون مثلا ۲۵۰ تومن برای یه متر پارچه که به مدل ساده ای دوخته شده غیرمنصفانه ست.
پنجشنبه رفتیم روستا بادوم برداشت کردیم
دیروز هم مادر پژمان آش نذری داشت اونجا بودیم
دیشب با کوله باری از خستگی و دل درد و سر درد برگشتم
چه بدن ضعیفیه که به محض خستگی دیگه نمی تونه شلوغی رو تحمل کنه؟؟؟
گاهی هم زبان تمرین میکنم. خیلی کم. اخه یعنی فرصت نمیشه اصلا.
اگه ویزای دوبی بگیریم و بتونیم بریم دوبی؛ بابت اون ۱۴ روز قرنطینه؛ اولین باری میشه که بیشتر از ۲ روز با هم زندگی می کنیم!
مثلا دارم تو همچین چیز غیرعادی ای (۱۴ روز هزینه ی بیخود) دنبال نقطه عطف میگردم:|||
فک نکنم ۱۴ روز نگهتون دارنا. احتمالا همون روز اول تست میگیرن نتیجشم زودی آماده میشه که ایشالا منفیه. یکی دو روز کاراتونو میکنین و میاین. وگرنه ۱۴ روز پول هتل بدین خیلیه