در باب حل مشکل
سه شنبه, ۲۱ دی ۱۴۰۰، ۰۸:۱۰ ق.ظ
قضیه ای که از هفته ی پیش تو ازمایشگاه درگیرش بودم رو امروز خلاصه تونستم انجام بدم، و خلاصه خیالم جمع شد. خواب شب رو ازم گرفته بودم!!! نذر کرده بودم براش!!! چون هی اروم اروم کارو داشت عقب مینداخت......
ایشالا از فردا یه نفس عمیییق و دوباره روال کار معمول...
اینقدری که من حرص و جوشی ام، فک نکنم زیاد عمر کنم!
۰۰/۱۰/۲۱