در باب شانس
امروز دوستم یهویی برای مهمونی فردا دعوتم کرد. اول میخواستم قیافه بگیرم نرم تحت این عنوان که چرا زودتر دعوت نکردی و نگفتی. بعد دیدم حال این کارا رو ندارم. گفتم باشه میام. خوبیش اینه مهمونا دیگه ایرانی نیستن و من عادت میکنم بیشتر با خارجی ها بجوشم. بچه های لب های دیگه هستن که سال های اخر دکتران و دفاعشون نزدیکه.
اما مجموعا توی مهمونی رفتن خوش اقبال نیستم. یعنی اونقدری که من برای بقیه مایه میذارم و از قبل اطلاع میدم و هی دعوت می کنم، اونا اینقدر سختی نمیدن :| احتمالا فکر میکنن ولش این که ناراحت نمیشه🙃
اون مهمونی که گفتم قراره برم و خانواده ها مذهبی ان؟ کنسل شد:|
کلا بیشتر همه علاقه دارن بیان خونه م تا من برم خونه شون :)) اینم شانس ماعه.
همش حس میکنم نکنه شخصیتم مشکل داره اینطوری میشه:)))
.
کلا خوبی های من به ادما کمتر دیده میشه. نمی دونم چرا. شاید چون بدون اینکه درخواست کنن، زیادی در اختیار قرار میدم.
همین مورد اخیری که شدیدا ناراحتم کرده بود و قلبم رو شکسته بود ادمی بود که وقتی کسب و کار اینترنتیش رو راه انداخت، من اولین کسی بودم که ازش خرید کردم تا خوشحال بشه و انرژی بگیره ادامه بده. وقتی حس کردم اونقدری نداره شوینده صورت بخره و صورتش پر از جوشه؛ با اینکه خودمم روزای اخر ایران بودنم بود و کم پول بودم، اون شوینده صورت گرونو براش خریدم. وقتی میخواست طرح طراحی کنه برای برندش، این من بودم که یه روز کامل وقت گذاشتم و براش طراحی کردم. وقتی که معده ش درد میکرد و همه بهش قول میدادن که برات زنجبیل تازه میخریم و باز هیچکی نمیخرید، این من بودم که براش زنجبیل تازه خریدم و بردم. وقتی که اصلا کادوی اون مناسبت تو خونه شون باب نبود، این من بودم که برای بار اول براشون هدیه گرفتم و....
و بعد همین ادم به راحتی بدون اینکه حتی مراعات فامیل بودنو کنه، بدترین رفتار و حرفا رو نسبت به من انجام داد.
.
اینا رو ننوشتم که بگم خوب یا خفن یا فرشته ام. اما دارم فکر میکنم که باید رو رفتار خودم کار کنم. اینکه اینقدر برای ادمای اطرافت مایه بذاری اما حتی تا حد یه احترام خشک و خالی دریافت نکنی، حس حماقت بهت دست میده.
.
قطع ارتباط بهترین راهیه که بهش دست پیدا کردم. از هر چیز، هر کس، و هر موقعیتی که ازارم میده.
یه بخشیش برمیگرده به زیاد مایه گذاشتن. اینکه همیشه باشی، همیشه در دسترس باشی، همیشه بشه روت حساب کرد، برعکس تصور من و تو، آدمها رو دچار توهم میکنه.
دربارۀ این فامیل جدید به نظرم حسادت هم بیتاثیر نیستا. چون تو موقعیت خفنی داری الان و ممکنه برای خیلیها حسادت برانگیز باشه.
اینکه میگی همه دوست دارن بیان خونهات که خیلی خوبه. یعنی تو میزبان خوبی هستی و تو خونهات به بقیه خوش میگذره. نکته مثبته خب.