مستقر در ماه

مستقر در ماه

من ایمان دارم که هیچ تلاشی بی نتیجه نمی مونه :)

یک راند دیگر مبارزه کن وقتی پاهایت چنان خسته اند که به زور راه می روی… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی بازوهایت آنقدر خسته اند که توان گارد گرفتن نداری… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی که خون از دماغت جاریست و چنان خسته ای که آرزو میکنی حریف مشتی به چانه ات بزند و کار تمام شود… یک راند دیگر مبارزه کن و به یاد داشته باش شخصی که تنها یک راند دیگر مبارزه می کند هرگز شکست نخواهد خورد.
محمدعلی کلی

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب های طلایی» ثبت شده است

سارا دو روز بود سوالی نپرسیده بود و دیگه نگران شده بودم!

امروز پی ام داد و اسپیک های همدیگه رو تصحیح کردیم و بهم گفت لهجه م بانمکه! (خودش مشهدیه و رشته ش زیسته)

احتمالا منظورش لهجه ی گیلکی توی فارسی بوده :))

دفعه ی پیش بهش گفته بودم لغات کمی استفاده می کنه، این بار سعی کرده بود جملات بیشتری بگه.

تقریبا هم سطحیم، اما نکاتی که به هم میگیم گاهی به درد بخوره.


چهارشنبه رشت بودم، شهر کتاب رفتم و تخفیف 25 درصدی داشت. با اینکه قصد قبلی نداشتم اما دو تا کتاب خریدم. 

بریت ماری اینجا بود/ فردریک بکمن

فرنی و زویی/ جی دی سلینجر


یک فیلم هم دیدم به اسم researcher 2018 که فوق العاده بود. ببینین حتما.


امشب تقریبا تاریخ دقیق امتحان هامون رو مشخص کردیم و بابتش ذوق دارم. اولین امتحان من میفته در تاریخ 9 نوامبر و یا به عبارتی 18 آبان. خدا کنه تا تاریخی که میخوایم ثبت نام کنیم، سنتر مورد نظرم پر نشه. الهی آمین.

احتمالا طی دو هفته ی آینده ثبت نام می کنم.

تا حالا بابت هیچ امتحانی اینقدر ذوق نداشتم.



+عنوان از قیصر امین پور




۲ نظر ۲۹ تیر ۹۸ ، ۰۰:۳۹
آی دا

زبان:

تا پایان ماه قطعا باید کتاب 400 رو تموم کنم. کتاب 400 ، 41 درسه، هر درس هم 10 تا لغت اصلی داره. من الان درس 25 ام هستم. اوایل اردیبهشت شروعش کردم. و راستش خیییییلی شل و ول شروعش کردم. مثلا تو یه روز سه تادرسش رو بررسی کردم، بعد دیگه نخوندم تا یک هفته و...

قبلا چون بارونز رو خوندم، تو این کتاب هر درس مثلا از 10 تا لغت اصلیش، 5-6 تاش رو بلدم، بقیه جدید هستن.

برام خیلی مهمه تا پایان ماه یه دور کتاب رو بررسی کنم. از کلمه ی بررسی استفاده می کنم، چون بعد از خوندن هر درس، به طور کامل که حفظشون نمیشم، تازه وارد جعبه لایتنر میشن...

کار بعدی که تا پایان ماه باید انجام بدم، تموم کردن لیسنینگ دلتا هست و شروع لانگمن.

همچنان از اسپیکینگ و رایتینگ وحشت دارم :(


فیلم:

دیشب نشستم فیلم جاده انقلابی (2008) که کیت وینسلت و لئوناردودیکاپریو همبازی هستند رو نگاه کنم. قبلا تا نصف دیده بودم. اما غم موجود در داستان به قدری بالا بود که نتونستم ادامه بدم و مجددا فیلم رو بستم. دیدین این فیلم رو؟

ماجرای زن و شوهری هست که زندگیشون دچار یکنواختی شده. اون ها تصمیم میگیرن که از این کسالت در بیان، بنابراین تصمیم بر این میشه که به پاریس نقل مکان کنند و اونطوری زندگی کنن که براشون جذابه....اما ظاهرا هدفشون برای کسی نه تنها جذاب نیست، بلکه احمقانه هم هست....

فیلم ویکتوریا و عبدل(2017) هم که چند شب پیش دیدم و پیشنهاد میدم که حتما نگاه کنین. تو اینستا هم هایلایتش کردم. بسیار بسیار بسیار زیباست.


کتاب:

آخرین کتابی که خوندم، دختری در قطار بود و من دوستش داشتم. برای دوستی که ازم خواستن تا کتاب معرفی کنم، خب سلیقه ی من دخترانه هست، و ممکنه افراد دیگه خوششون نیاد. اما این کتاب هااز نظر من قشنگن:

مردی به نام اوه/فردریک بکمن

دختری در قطار/پائولا هاوکینز

اتاق/اما دون اهو

در هوای او/آندره موروآ

ناطور دشت/دی جی سلینجر

طاعون/آلبر کامو

۴ نظر ۱۱ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۵۱
آی دا