مستقر در ماه

مستقر در ماه

من ایمان دارم که هیچ تلاشی بی نتیجه نمی مونه :)

یک راند دیگر مبارزه کن وقتی پاهایت چنان خسته اند که به زور راه می روی… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی بازوهایت آنقدر خسته اند که توان گارد گرفتن نداری… یک راند دیگر مبارزه کن وقتی که خون از دماغت جاریست و چنان خسته ای که آرزو میکنی حریف مشتی به چانه ات بزند و کار تمام شود… یک راند دیگر مبارزه کن و به یاد داشته باش شخصی که تنها یک راند دیگر مبارزه می کند هرگز شکست نخواهد خورد.
محمدعلی کلی

بایگانی

و.ا.م

پنجشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۲۰ ب.ظ

ما ۱۰ اردیبهشت عقد کردیم و ۲۷ اردیبهشت برای وام ثبت نام کردیم.

شاید باورتون نشه اما تازه امروز (بعد از گذشت نزدیک به ۴ ماه) اس ام اس اومده که حضوری بیاین برای تشکیل پرونده.

با اینکه خیلی دیر شد؛ اما بابت همینم خوشحال شدیم.

چون گیریم سفارتا وا میشدن و نیاز بود ثبت نام کنیم؛ خیلی سختمون بود که از برادر من یا خانواده ی اقای محترم پول بگیریم هرچند با کمال میل قرض میدادن.

ما سه سال پیش وقتی تصمیم به رفتن و ازدواج گرفتیم، دلار ۸ هزار تومن بود. دقیقا با شروع تصمیم ما انواع اتفاقای عجیب غریب افتاد. از گرونی دلار و قطعی اینترنت و اشو.ب کشور و س.قوط هو.اپیما و الانم که ویروس کرونا‌.

با توجه به اینکه بیشتر ذخیره مون رو بابت هزینه های اپلای و ازمون زبان و بعدش مراسمای نامزدی و عقد خرج کردیم(اونم با دلار ۲۴ تومنی و طلای ۱ میلیونی)؛ حالا فقط چشم امیدمون به همینه وام هست که هزینه های دلاری باقیمونده رو باهاش انجام بدیم.

حالا شنبه بریم تشکیل پرونده بدیم انشالله تا مهر پولو واریز کنن.

 

خدایا یه هل دیگه بده سفارتا وا بشن‌.

 

 

+ وام از.دواج نفری ۵۰ تومن هست. که اونم با وضع دلار به هیچ جا نمیرسه اما از هیچی بهتره.

 

 

نظرات  (۳)

به روزهای روشن پیش رو فکر کن آیدا.

و به ماهایی که قراره با همون صد تومن توی این خراب شده زندگی بسازیم:)

قطعا چندین پله از ما جلوترین شماها.

موفقیت در انتظارتونه.

پاسخ:
دعا کن نسرین
خیلی روزای سخت و پرچالشیه
خندیدن فقط برای حفظ روحیه ست و سرخ نگه داشتن صورت
انشالله نتیجه ش خوب بشه بعد این همه سختی

گلدوزی آی قشنگمون چی شدددد؟

ما مشتاق زیارت اون خوشگلجات هستیم.

پاسخ:
دارم انجام میدم ولی هی حساسم خودم پسندش نمیکنم😅
ایشالا بزودی^-^
۱۴ شهریور ۹۹ ، ۱۲:۴۸ لیانا وزیری

ما هم سه سال پیش که ازدواج کردیم دلار سه تومن بود.ما تابستون عروسی کردیم.داشتیم خیالپردازی میکردیم که تابستون سال بعد بریم آذربایجان و فلان و بهمان کشور برای سفر.فلان چیزو بخریم.دو سال بعد ماشینمونو عوض کنیم.هی تو این فکر و خیالا بودیم که یهو چند ماه بعد(همون موقع که شما تصمیم به ازدواج و خارج رفتن گرفتید)وضعیت اونجوری شد.کلا همه برنامه ها به باد رفتن.واقعا برنامه ریزی کردن تو این کشور چندان نتیجه بخش نیست.چون نمیدونی فردا چی قراره اتفاق بیافته.

فروردین ۹۷ طی یه حرکت خیلی ناگهانی خونه خریدیم که خیلی به نفعمون شد.چون با ۳۰۰تومنی که اون موقع داشتیم،الان یه مسکن مهر هم نمیتونستیم بخریم.هر چی یادش میافتم انگار از یه خواب بد بیدار شدم و یه نفس راحت میکشم و خدا رو شکر میکنم.

پاسخ:
واقعا تو این کشور هیچی ثبات نداره و به فاصله ی یک روز ممکنه کل سرنوشتت تغییر کنه. خدا بهمون رحم کنه.
دیگه با ۳۰۰ ۴۰۰ تومن تقریبا هیچ کاری نمیشه کرد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">